ﻋﺎﻗﺎ ﺩﯾﺸﺐ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ...
ﻋﺎﻗﺎ ﺩﯾﺸﺐ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺣﻤﻮﻡ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﮐـ.ﯿﺮﻣﻮ
ﻣﯿﺰﺩﻡ ﯾﻬﻮﮐـ.ﯿﺮﻡ ﮔﻔﺖ :
ﻻﺷﯽ ﺗﻮ ﮎ ﻋﺮﺿﻪ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﮐـ.ﺲ ﺑﮑﻨﯽ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﻣﻮﻫﺎﺭﻭ ﻧﺰﻥﺳﺮﻣﺎﻧﺨﻮﺭﻡ ﺗﻮ ﺯﻣﺴﺘﻮﻧﯽ:))
ﻋﺎﻗﺎ ﺩﯾﺸﺐ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺣﻤﻮﻡ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﮐـ.ﯿﺮﻣﻮ
ﻣﯿﺰﺩﻡ ﯾﻬﻮﮐـ.ﯿﺮﻡ ﮔﻔﺖ :
ﻻﺷﯽ ﺗﻮ ﮎ ﻋﺮﺿﻪ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﮐـ.ﺲ ﺑﮑﻨﯽ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﻣﻮﻫﺎﺭﻭ ﻧﺰﻥﺳﺮﻣﺎﻧﺨﻮﺭﻡ ﺗﻮ ﺯﻣﺴﺘﻮﻧﯽ:))
دخترا موجودات عجیب و حسودی هستن که به خودشونم حسودی میکنن
یه دوس دختر داشتم به مـ.مه هاش حسودی میکرد.میگفت تو مـ.مه هامو بیشتر از من دوس داری
دلم گرم خداوندیست ، که…
با دستان من گندم برای یا کریم خانه می ریزد!
چه بخشنده خدای عاشقی دارم که…
می خواند مرا با آنکه میداند گنه کارم!
دلم گرم است میدانم…
بدون لطف او تنهای تنهایم….
برایت من خدا را آرزو دارم …!
یادمان باشد
اگر دلمان با خــــدا صاف باشد
خوردنمان ، خوابیدنمان ، خنده ها و گریه هایمان برای خـــــدا باشد،
اگر حتی برای او عاشــــــق شویم ،
آن وقت بدی نمی بینیم ،بدی هم نمی کنیم ،
و همه چیز زیبـــــا می شود
با تمام مداد رنگی های دنیا
به هر زبانی که بدانی و ندانی
خالی از هر تشبیه و استعاره و ایهام
تنها یک جمله برای تو خواهم نوشت
دوستت دارمــ خاص ترین مخاطب خاص دنیا …
گناهم چیست ؟
نه میوه ممنوعه بوده ،
نه ظلمی و نه کفری ،
گناهم یک نگاه بود که جرم شد ..
کلامی بود که کفر شد ..
و دلتنگی شد مجازاتم ..
_ همین _
دلتنگی را دوست دارم
چون واژه ها یکی پس از دیگری
رژه می روند در خاطرم ..
صدای جیرجیرک حتی می شود عاشقانه ..
و من تنها مجرمی هستم که عاشقانه مجازاتش را دوست دارد.
چه فرقی می کند
آن سوی دنیا باشم یا فقط چند کوچه آن طرف تر
پای عشق که در میان باشد دلتنگی دمار آدم را در می آورد
دلم برات تنگ شده...
[اونیکه بعد از این جمله به یادت میاد،
همونیه که واقعاً دلت برای اون یا برای
بخشی از خودت کنار اون تنگ شده]
تو در مورد دلتنگی واقعی چیزی نمیدونی چون این تنها زمانی اتفاق می افته،
که کسی رو بیشتر از خودت دوست داشته باشی...