عشق من و تو …
من برای تو
تو برای من
ما برای هم
چقدر قشنگ است این عشق من و تو …
گناهم چیست ؟
نه میوه ممنوعه بوده ،
نه ظلمی و نه کفری ،
گناهم یک نگاه بود که جرم شد ..
کلامی بود که کفر شد ..
و دلتنگی شد مجازاتم ..
_ همین _
دلتنگی را دوست دارم
چون واژه ها یکی پس از دیگری
رژه می روند در خاطرم ..
صدای جیرجیرک حتی می شود عاشقانه ..
و من تنها مجرمی هستم که عاشقانه مجازاتش را دوست دارد.
دلم برات تنگ شده...
[اونیکه بعد از این جمله به یادت میاد،
همونیه که واقعاً دلت برای اون یا برای
بخشی از خودت کنار اون تنگ شده]
تو در مورد دلتنگی واقعی چیزی نمیدونی چون این تنها زمانی اتفاق می افته،
که کسی رو بیشتر از خودت دوست داشته باشی...
امـــــروز عجیب دلم برایَت تنگ استـ..
دو لیوان چـــــاے
دو صندلے
دو بلیتـ سینما
یکـ نیمکت دونَفـره در پارکـ
و باقے دو نَفَره هایمان
تَحقق پیدا مےکرد
حلا قضیہ تفاوت دارد
یک لیوان آب
قرص مُسکـن
کز کردن در گوشه تاریکـ اتاق
یکـ نیمکتـ پرت در پارکـ
و
ضَجـه
حالا که نیستے من و یکـ دنیا خاطره از تو، دو نَفَره هایی داریم..
اینجـــــا جایَتـ خالیستـــ صاحبـ یک دنیا خاطره
۳نشانه اینکه عاشق شده اید!
۱- متن ها و اس ام اس های او را دوباره و دوباره میخوانید.
۲- وقتی به او فکر میکنید قلبتان تندتر می تپد.
۳- هنگام خواندن این متن همواره فقط یک نفر در ذهن شما بود..💔:)
+ پ.ن : یک جمله براش زیر این پست کامنت کن
+ یه وقتایی آدم دوست داره تنها باشه
- چه وقتایی؟
+ وقتایی که حوصله نداره
- چه وقتا حوصله نداره؟
+ بیشتر وقتا
اگر دیداری هم نباشد
اگر لمسی هم نباشد
بیدلیل برای بعضیها، همیشه جایی در دلهایمان هست
ینجا همه خوبند ، خیالت راحت !
من مانده ام و چهارتا هم صحبت
این گوشه نشسته ایم و دلتنگ توایم
من ، عشق ، خدا ، عقربه های ساعت …
سرخی چشم کبوتر اشک چشمان من است
هر کجا عاشق که دیدی
از رفیقان من است
گر خودت عاشق شدی از اتش دوزخ مترس
من خودم
عاشق شدم دوزخ گلستان من است...