تو مرا می فهمی ...
تو مرا می فهمی
من تورا می خواهم
و همین ساده ترین قصه یک انسان است
تو مرا می خوانی
من تو را ناب ترین شعر زمان می دانم
و تو هم می دانی
تا ابد در دل من می مانی…
تو مرا می فهمی
من تورا می خواهم
و همین ساده ترین قصه یک انسان است
تو مرا می خوانی
من تو را ناب ترین شعر زمان می دانم
و تو هم می دانی
تا ابد در دل من می مانی…
خدا ” تو ” را که می آفرید
حواسش پرت آرزو های من بود !
شدی همان آرزوی من …!
میخوامت با یه دنیا دلتنگی ، یه بغل عشق . . .
میخوامت با دستایی که محرومه از لمس کردن گرمی دستای مهربونت . . .
میخوامت با نفس هایی که همیشه یه آه و افسوس بودن از نداشتن توست . . .
دلت تنگ یک نفر که باشد ، تمام تلاشت را هم که بکنی تا خوش بگذرد و لحظه ای فراموشش کنی فایده ندارد . . .
تو دلت تنگ است !
دلت برای همان یک نفر تنگ است !
تا نیاید ، تا نباشد ، تو هنوز دلتنگی !
دلم تنگ شده برایت…
اما نمی شود برایت بگویم از این دلتنگی
دلتنگی را نشانت می دهم با این نوشته
جایی میگذارم که شاید یک روز از آن گذر کنی و بخوانی
و کاش بدانی که مخاطب من تو بوده ای…
تویی که اگر اجازه داشتم نشانت میدادم به همه و میگفتم:
او را نگاه کنید…
تمام دنیای من است و خودش نمی داند!